|
¤ بهشت زیرپای مادران است ¤
|
||
آخرین شعر مرا قاب کن و پشت نگاهت بگذار تا که تنهاییت از دیدن آن جا بخورد و بداند که دل من با توست در همین یک قدمی...
تو را گم میکنم هر روز وپیدا میکنم هرشب
بدین سان خواب هارا با تو زیبا میکنم هرشب
مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی جانا
چگونه با غرور خود مدارا میکنم هر شب
تمام سایه ها را می کشم در روزن مهتاب
حضورم را از چشم خلق حاشا میکنم هر شب
دلم فریاد میخواهد ولی در گوشه ای تنها
چه بی آزار با دیوار نجوا میکنم هر شب
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی؟
که من این واژه را تا صبح معنا میکنم هر شب
![]()

![]()
مادربیمارم :
آسوده بخواب مادر بیمارم
راحت شدی از اذیت و آزارم
با دسته گلی به دیدنت آمده ام
بر خاک تو از اشک ، چه ها می کارم
بعد از تو فقط بغض و خدا را دارم!
زندگیم منهای تو..!
رمز من و عشق ، نام زیبایت بود
جنت ، فرشی به زیر پاهایت بود
روزی که تو را شناخت ناباوری ام –
افسوس که زندگی م ، منهایت بود!
مادر ریحان ها...!
ای مادر آفرینش ریحان ها
رمز هیجان پروری توفان ها
ها! مادر بغض های سرگردانی
نشنیده ترین سمفونی باران ها.!
قافیه اش پر پر بود!
گل بود ولی قافیه اش پر پر بود
درکش ز توان عشق بالاتر بود
حتی خود عشق سینه چاکش شده بود
لبریز حماسه بود ، چون مادر بود!
سرمست ترین بهشت ها!
دستش همه کینۀ زمین می شوید
چشمش ز یگانگی نشان می جوید
هر جا که قدم به تربتش بگذارد
سرمست ترین بهشت ها می روید!

ماهی ها چقدر اشتباه می كنند قلاب علامت كدامین سوال است كه بدان پاسخ مثبت میدهند؟
خداوندا دانشی عطا فرما تا از كنار این قلابها بگذریم كه شاید فرصتی برای برگشتن به پاكی دریا نباشد....
بگذار آن باشم كه با تو تا آخرين لحظه زندگی خواهد ماند
بگذار آن باشم كه با صداقت با تو درد دل ميكند و با يكرنگی
و يكدلی زندگی ميكند
بگذار آن باشم كه ديوانه وار در شهر نام تو را فرياد ميزند
و آن باشم كه برای عشقت: جان خواهد داد
|
|