✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ x╔╦╦╦═╦╗╔═╦═╦══╦═╗x x║║║║╩╣╚╣═╣║║║║║╩╣x x╚══╩═╩═╩═╩═╩╩╩╩═╝x ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ مادر جان
تو را هر كس ندارد دل ندارد ميان سينه جز باطل ندارد دلم را هدیه دادم بر تو مادر نوشتم روي آن قابل ندارد ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿
ناله کردم ذره ای از کوه دردم کم نشد گریه کردم اشک بر داغ دلم مرهم نشد
در گلستان گردگل بسیار گردیدم ولی از هزاران گل که بوییدم یکی مادر نشد ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ آبروی اهل دل از خاک پای مادر است هر چه دارند این جماعت از دعای مادر است آن بهشتی را که قرآن می کند توصیف آن صاحب قرآن بگفتا زیر پای مادر است آسمان زندگی شد روشن از نور پدر گلشن هستی مصفا از صفای مادر است قوت شیر از شیره جان می خوراند طقل را وین شگفت آید که خون دل غذای مادر است گرمی آغوش مهرش را ندارد آفتاب مهربان تر دیگر از مادر خدای مادر است از دم روح القدس عیسی پدید آمد اگر باز هم پرورده در ظلّ همای مادر است اوج گیرد قدر فرزند از دعای خیر او چون دم عیسی بن مریم در دعای مادر است قدر و جاهی را که در اسلام دارا شد اُویس از کمال طاعت و خدمت برای مادر است امر او را داد رجحان بر ملاقات نبی چون رضای مصطفی هم در رضای مادر است بسکه محبوب است مادر داشتن بر هر کسی مصطفی را دخترش زهرا، به جای مادر است من که از مهر علی جان و دلم دارد صفا این صفای باطن من از صفای مادر است طبع والایم که منت بر نمی دارد ز کس شرمگین از رحمت بی منتهای مادر است بهترین منظر به چشم و دل مرا سیمای اوست خوش ترین آواز در گوشم صدای مادر است با تضرع چهره بر پایش (موید)سود گفت: آبروی اهل دل از خاک پای مادر است ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ بی تو ای صاحب زمان ، بی قرارم هر زمان ! از غم هجر تو من دلخسته ام همچو مرغی بال و پر بشکسته ام کی شود آیی نظاره بر دل اندازی تو یارا ؟ بر دل خسته که دم سازی تو یارا ده مدال دیده بانی ز عنایت به من و از مهر و عشق بازی خدا را یابن الحسن آقا بیا، یابن الحسن آقا بیا یابن الحسن آقا بیا، یابن الحسن آقا بیا ای تو شور عشق من ، روشنی انجمن بی تو در دام بلا افتاده ام بر تو یارا جان و دل را باخته ام از فراق تو شده حال من خسته پریشان کی میایی منجی و سلطان امکان ؟ عقده ها را وا کنی با یک نگه ، ای نور یزدان بین چه کرده با دل من سوز هجران یابن الحسن آقا بیا، یابن الحسن آقا بیا یا بن الحسن آقا بیا یا بن الحسن آقا بیا ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ بعد مرگم نه به خود زحمت بسيار دهيد نه به من برسر گور و کفن آزار دهيد نه پي گورکن و قاري و غسال رويد نه پي سنگ لحد پول به حجار دهيد به که هر عضو مرا از پس مرگم به کسي که بدان عضو بود حاجت بسيار دهيد اين دو چشمان قوي را به فلان چشم چران که دگر خوب دو چشمش نکند کار دهيد وين زبان را که خداوند زبان بازي بود به فلان هوچی رند از پی گفتار دهید کله ام را که همه عمر پر از گچ بوده است راست تحويل علي اصغر گچکار دهيد وين دل سنگ مرا هم که بود سنگ سياه به فلان سنگتراش ته بازار دهيد ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ✿ܓ